عصري که ما در آن زندگي مي کنيم به کلي متفاوت از زمان هاي گذشته است پديده هاي جديد متنوع و به هم پيچيده آنچنان فراوان و نو به نو شده اند که دانايي ها، توانايي ها و امکانات را اجتناب ناپذير مي کند. البته اين دانستني ها و مهارت ها بايد قادر باشند امنيت رواني و احساس زيبايي دوستي را در مواجهه با مشکلات زندگي تضمين کند. در روند استفاده از امکانات در راه مقابله منطقي و فراگير مسايل دنياي جديد به خصوص نگرش هاي جوانان بايد از اصول بهداشت رواني استفاده نمود، چرا که نوجوانان ما نيازمند فضاي شاد براي شاداب زيستن هستند. در شرايطي که اکثر منازل در مناطق شهري تبديل به آپارتمان هاي کوچک و تاريک و به دور از فضاهاي بازي و حرکتي براي کودکان است حداقل کاري که مي توان در تامين بهداشت جسمي و روحي آنان داشته باشيم ايجاد فضاي مفرح و شادي بخش در مدرسه است چرا که دانش آموزان چندين ساعت از روز را در مدرسه مي گذرانند و اگر فضاسازي مناسبي در مدارس انجام شود مسلما به شاد زيستن فرزندان خود کمک بسيار مهمي خواهيم کرد.
با توجه به اينکه جامعه ي فردا را فرزندان امروز ما اداره خواهند کرد.اگر خوب تعليم بيابند و خدايي تربيت شوند جامعه نيز شاداب ومنظم و خوشبخت و سالم خواهدبود.درغير اين صورت هيچ اميدي نمي توانيم داشته باشيم .با اين حال شکي نيست که در امر به سازي ميهن اسلامي مان بايد پيش از هرچيز و بيش از همه چيز به مسئله آموزش و پرورش و تعليم و تربيت اهميت بدهيم.
براى اين که سلامت جسمانى و روانى کودکان، دانش آموزان، اطرافيان و خودمان حفظ شود، بايد سعى کنيم با شناسايى عوامل مؤثر بر شادى، موجبات تقويت عوامل مثبت و تقليل عوامل منفى مؤثر بر شادى را فراهم کنيم.
از آن جا که شادى بزرگ ترها عامل مؤثر در شادى و نشاط کودکان است و اوليا و مربيان غمگين نمى توانند فرزندان و دانش آموزانى شاد تربيت کنند، از اين رو با ارائه نظام اعتقادى درست براى دستيابى به شادى، مى توان به افزايش شادى در ميان افراد جامعه کمک کرد. به اين ترتيب مردم مى توانند تغييرى مثبت در زندگى خود به وجود آورند، احساس پيشرفت و لذت در زندگى داشته باشند و به شادى و مسرت دائمى دست يابند و فقط در اين صورت است که مى توانند شادى و مسرت را در وجود کودکانشان نيز پرورش دهند.
لذا سيراب نشدن فرزندان از محبت و عاطفه کافي، عدم تعادل روحي و رواني را بهدنبال دارد، نا آشنايي خانوادهها به روشهاي مؤثر تعليم و تربيت را ميتوان با آموزش احساس مسؤوليت در برابر خود، خانواده، واقع بيني توام با نگرش مثبت، تقويت روحيه همکاري و کار گروهي، آموزش مهارتهاي زندگي، تقويت مهارت ادراکي، و. به کمک کليه دستاندرکاران محيط آموزش تا حدود زيادي حل کرد تا نهايتا محيطي شاداب، سازنده، قانونمند ايجاد شود و نتيجتا فرزنداني مفيد، هدفمند و کاربردي به بار آيد.
دانشآموزان مهمترين رکن نظام آموزش و پرورش هر کشوري محسوب ميشوند.
عواملي که ميتواند اين سرمايه ملي را براي رشد بهينه و کيفي آماده سازد، مهارتهاي رفتاري است که در محيط آموخته ميشود نه فقط محفوظات علمي.
مدارس تامينکننده نيروي کيفي جامعهاند و نه فقط تامينکننده کميتي از خيل عظيم نيروي انساني که بهعنوان تحصيل کرده روانه جامعه ميشوند. پس شناسايي و ايجاد زمينه براي رشد خصايل ممتاز بشري، اولين دغدغه دست اندرکاران تعليم و تربيت در کليه فعاليتهاي علمي يا فرهنگي است که بايد با تمام وجود خود را وقف ايفاي اين وظيفه سنگين کنند.
نشاط و شادابي در مدرسه باعث رشد و تکامل همه ابعاد وجودي يک دانشآموز در بعد جسماني، شناختي، عاطفي، اخلاقي و معنوي ميشود. چنانچه يک بعد از اين ابعاد دچار صدمه شود و يا مورد غفلت و فراموشي قرار گيرد، دانشآموز به تواناييها و شايستگيهاي کامل دست نخواهد يافت.
اين وظيفه مسئولين تعليم و تربيت است که شرايطي را فراهم آورند تا تمام نيازهاي او تامين شود.
شاد زيستن براي کودک به همان اندازه مهم است که تغديه خوب، محبت کردن و حفاظت از او اهميت دارد، زيرا سلامت روحي و رواني و فيزيکي و جسماني او را تامين ميکند.
نرخ شادي و خنده در مدارس ما بسيار پايين است. ميزان شيوع خنده و توسعه فضاي فرح بخش در آموزشگاهها مورد بيمهري قرار گرفته است.
در جامعه و مدرسه فاقد شادي، سخنگفتن از شادي قدري مشکل خواهد بود. يکي از مشکلات هر جامعه غفلت از شادي و نشاط و در نتيجه افزايش بيماريهاي مختلف رواني از قبيل اضطراب و افسردگي است. با شادي و نشاط زندگي معنا پيدا ميکند و در پرتو آن دانشآموزان خصوصاً در دوران نوجواني و جواني ميتوانند خود را ساخته و قلههاي سلوک و پلههاي ترقي را چالاکانه بپيمايند. جامعه زنده و پويا جامعهاي است که عناصر شاديآفرين در آن فراوان باشد.
در گذشته بهنظر ميرسيد که وظيفه آموزش و پرورش توليد عدهاي فارغ التحصيل است که فقط بتوانند امرار معاش کنند اما چنين مينمايد که در قرن جديد نظامهاي آموزش و پرورش اين مرحله را پشت سر گذاشته و سرلوحه تعليم و تربيت در يک جمله خلاصه شده است؛ « شوق زندگي کردن را به دانشآموزان بياموزيم». پس بايد معتقد باشيم که درحقيقت رشد پايدار ما در گرو شادي پايدار است.
درباره این سایت